بررسی انتقادی روانکاوی از فروید تا فروم
امتیاز دهید
✔️ زیگموند فروید یکی از افراد برجسته و اثرگذار در قرن بیستم بوده است که با بنیانگذاری رویکرد روانکاوی در فهم و تبیین مسائل روانشناختی انسان تغییرات شگرفی را در حوزههای مختلف به وجود آورده است. افکار فروید نه تنها بر نظریات مطرح در رشته خودش که خود به واقع بنیانگذار آن بوده تأثیر داشته، بلکه نظریههای وی بر آراء اندیشمندان علوم اجتماعی و انسانی، پزشکی و زیستشناسی نیز اثرگذار بوده است
دوره های بعد در نقد روانکاوانه تغییراتی به وجود آمد. مکاتب روانکاوی گوناگونی که پس از فروید به وجود آمد، با ایجاد دگرگونیهایی در دکترین او، نقد ادبی روانکاوانه را دستخوش تغییر کرد. از باب مثال پیروان آدلر عقده حقارت و عقده خودبزرگبینی را جانشین عقدهی ادیپ میکردند و راهگشای تحلیل شخصیت ادبی میدانستند. هواداران نظریهی یونگ بر افشای نقش ناخودآگاه جمعی قوم در هویت شخصیتهای ادبی پای میفشردند، ناخودآگاهی که در بردارندهی عناصر عرفانی بود...
بیشتر
دوره های بعد در نقد روانکاوانه تغییراتی به وجود آمد. مکاتب روانکاوی گوناگونی که پس از فروید به وجود آمد، با ایجاد دگرگونیهایی در دکترین او، نقد ادبی روانکاوانه را دستخوش تغییر کرد. از باب مثال پیروان آدلر عقده حقارت و عقده خودبزرگبینی را جانشین عقدهی ادیپ میکردند و راهگشای تحلیل شخصیت ادبی میدانستند. هواداران نظریهی یونگ بر افشای نقش ناخودآگاه جمعی قوم در هویت شخصیتهای ادبی پای میفشردند، ناخودآگاهی که در بردارندهی عناصر عرفانی بود...
آپلود شده توسط:
Ataman
1399/03/23
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بررسی انتقادی روانکاوی از فروید تا فروم
بیماری روآنی را به طورکامل به اوآموخت و او را به کارهای روانپزشکان آلمانی امیل کریپلین وکارل ورنیکه آشنا ساخت. پس ازدوسال تحصیل وکارورزی اوخدمت حساس پذیرش بیماران رادر بیمارستان ایالتی سنترال آیسلیپ به عهده گرفت و دراین بیمارستان و تمام بیمارانی را که از مانهاتان و برونکس می آمدند می پذیرفت و معاینه میکرد. در ضمن این معاینه جسمانی وعصب روانشناسی که در ۱۰ تا ۱۶ صفحه تایپ وگزارش میشد مهمترین رویدادی بود که بربیمار روانی بستری شده میگذشت. باااین معاینه اوبیماری را تشخیص میداد وبیمار را دربخش مناسب بستری میکرد. دراین بخش کاربعدی: مراقبت،آنتظار، یادداشت برداری وتجویز مقادیری از آرام بخشها یا محرکها برای خنثی کردن فعالیت مفرط یا افسردگی طبق مجموعه فرمول های کلینیکی واندربیلت درکتاب آمیزه هایی برای بیماری های دستگاه عصبی بود. برای بیماران یا اصلا کاری انجام نمیشد ویا کار بسیار کمی انجام میگرفت. پس از دوسال بریل خسته وناشکیبا شد. چنانکه اونوشته است .همه چیز دلسرد کننده وبنابراین مبتذل بود دلیل دیگری هم برای ناشکیبایی او دربرابرجریان عادی بیمارستان وناکامی در درمان بالینی وجود داشت. اودختر محبوب خود را یافته بود ومیخواست ازدواج کند آما از آنجا که درسنترال آیسلیپ نه حقوق ونه مسکن مناسب برای کسانیکه تازه ازدواج میکردند وجود داشت؛ برآن شدکه شغل خصوصی اختیارکند. دراین تصمیم زندگی اش اواز الگوی زندگی فروید پیروی کرد ومانند فروید با این مسّله روبه رو شد
لطف شما کم نشود
علاقمندان به روانشناسی علمی، این شاهکار کوچک را هم از دست ندهند: متن لینک